دختر نوجوان بعد از این تصادف دچار مرگ مغزی شد و خانوادهاش با اهدای اعضای بدن او به 11 نفر فرصت زندگی دوباره بخشیدند .بعد از ظهر جمعه 27 بهمن امسال دختر نوجوانی به نام فاطمه صدیقی از خانهشان در خیابان شاهینشمالی تهران خارج شد تا برای گرفتن کپی از جزوههای درسی به مغازه برود. زمانی که او پشت چراغ قرمز خیابان هفتم مخابرات ایستاده بود، ناگهان یک خودروی سواری که با سرعت زیادی در حال عبور از خیابان بود با وی برخورد و او را به گوشهای پرتاب کرد. بهدنبال این حادثه راننده خودرو، پایش را روی پدال گاز گذاشت و با سرعت زیاد فرار کرد.
شاهدان نیز به کمک دختر نوجوان شتافتند و ماجرا را به اورژانس گزارش کردند. یک خلبان بازنشسته که آن شب در حال عبور از خیابان بود با دیدن این صحنه به سمت فاطمه رفت و وقتی دید نبضش نمیزند، با انجام عملیات احیا او را به زندگی برگرداند و لحظاتی بعد با حضور آمبولانس اورژانس در محل، دختر مجروح به بیمارستان پیامبران انتقال یافت.
شوهرخاله فاطمه در گفتوگو با همشهری میگوید:
آن شب وقتی از ماجرای تصادف باخبر شدیم همراه پدر و مادر فاطمه به بیمارستان رفتیم. برخی از شاهدان میگفتند خودرویی که با فاطمه تصادف کرده بود یک پژو پرشیا بوده و برخی دیگر هم میگفتند پژو 206بوده است. آن شب با اینکه ضریب هوشی فاطمه پایین بود، پزشکان و متخصصان بیمارستان همه تلاششان را کردند و بعد از اینکه ضریب هوشیاری او کمی بهتر شد، وی را به اتاق عمل بردند. عمل جراحی تا ساعت سه صبح ادامه داشت و بعد از آن فاطمه درحالیکه به کما رفته بود به بخش مراقبتهای ویژه انتقال یافت. او چند روز در بیمارستان بستری بود و با اینکه در این مدت ضریب هوشیاریاش چندبار به حد نرمال رسیده بود اما متأسفانه بهدلیل شدت جراحاتی که دیده بود دوباره حالش بد میشد تا اینکه به ما خبر دادند او دچار مرگ مغزی شده و بهرغم تلاش پزشکان، دیگر به زندگی برنمیگردد.
اعضای بدنم را اهدا کنید
گرچه خبر مرگ مغزی شدن دختر 16ساله برای خانوادهاش بسیار سخت و غیرقابل باور بود اما وقتی آزمایشهای نهایی نیز نشان داد که امیدی به بازگشت او به زندگی نیست، پدر و مادرش تصمیم گرفتند اعضای بدن وی را اهدا کنند.مادر فاطمه میگوید: دخترم علاقه زیادی به نوشتن داستان و قصهگویی داشت. در قصههایی که میگفت همیشه قهرمان داستان تلاش میکرد زندگی انسانها را نجات دهد.
یک روز وقتی با هم برنامهای تلویزیونی درباره جشن نفس و کسانی که با اهدای عضو جان بقیه را نجات داده بودند تماشا میکردیم، فاطمه گفت اگر روزی برایش حادثهای رخ داد، دوست دارد که اعضای بدنش اهدا شود. او میگفت که حس خوبی است وقتی کسی بهخاطر حادثهای جانش را از دست داده، اعضای بدنش همچنان زنده باشند و در بدن بقیه به زندگی ادامه دهند. به همین دلیل بود که ما تصمیم گرفتیم همه اعضای بدن دخترم را که قابل پیوند بود، اهدا کنیم و اعضای بدن دخترم به 11 بیمار اهدا شد.
با رضایت خانواده فاطمه، پیکر بیجان او به بیمارستان مسیحدانشوری انتقال یافت و روز جمعه چهار اسفندماه، قلب، کلیهها، کبد، مغز استخوان و دیگر اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد. این در حالی است که هنوز اثری از راننده فراری نیست و خانواده فاطمه از شاهدانی که آن روز شاهد ماجرا بودهاند و این خودرو را از نزدیک دیدهاند خواستهاند مأموران پلیس را در شناسایی راننده فراری یاری دهند.